یک وقت هایی نه دلت می آید که زندگی نکنی و مرگ را تجربه کنی، و نه دلت میخواهد روزهای تلخ و بی هدف ِ الانت را زندگی کنی. حالتی میخواهی که هم مثل مرده ها بی جان باشی اما نمرده باشی، هم مثل زنده ها نفس بکشی اما زنده هم نباشی. این وقت هاست که از ذهنت رد میشود «کاش اتفاقی می افتاد میرفتم به یه خواب عمیق، مثل ِ کما» . گاهی دلت یک خواب ِ عمیق میخواهد که چشمانت را ببندی، باز که کردی همه چیز درست شده باشد تا بتوانی نفسی چاق کنی و دوباره وَ از نو زندگی کنی ..
تاريخ : سه شنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ | 17:47 | نویسنده : فهيمه سادات |
برچسب : هایی, نویسنده : fffgfa بازدید : 83